دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

به بهانه روز جهانی کارگر

عجب روزگاریست! چند روز پیش برای تمدید کارت کتابخانه ام به آنجا رفتم. در کارت قدیمی ام شغلم را کارمند درج کرده بود. وقتی کارت را تحویل مسئول کتابخانه دادم گفتم عنوان شغلی ام را اصلاح کند: کارگر. وقتی این را گفتم انگار شکست نفسی سنگینی کرده باشم گفت: نه! اختیار دارید! شما؟؟ شما که کارگر نیستید! بنده خدا باورش نمی شد کارگرم! احساس کردم کارگر بودن عجب شغل خجالت آوری است! آن روز خیلی تاکید کردم که به خدا ! به پیر به پیغامبر! من کارمند نیستم! من کارگرم.شغلم را کارگر درج کن! گفت باشه ولی باز هم همون کار خودش را کرد! وقتی کارت جدید را گرفتم شغلم درج شده بود کارمند!
امروز که به یکی از بستگان که معلم بزرگواری است و نمازخواندن را به من آموخته اند، برای تبریک روز معلم زنگ زدم به ایشان عرض کردم روز ما و شما پشت سر هم است.ما کارگران و شما معلمان. بنده خدا گفت:خدا نکنه! این چه حرفیست می فرمایید! شما مهندسید! شما فوق مهندسید!...
به راستی چرا اینگونه است؟! چرا کمتر کسی می داند که وقتی می گویی کارگرم واقعا منظورتان این است که کارگرم! ابدا قصد شکست نفسی ندارم! دارم شغلم را می گویم!
گرچه یکی دو سالی است که چند واحد در دو دانشگاه تدریس می کنم و ان شالله از اول مهر می شود سه دانشگاه ولی واقعا کارگر بودن برایم افتخارش خیلی بیشتر از معلمیست و ابدا از اینکه بگویم کارگرم خجالتی ندارم.
امروز روز اول می است:روز جهانی کار و کارگر. در سرتاسر جهان این روز با برگزاری گردهمایی ها و راهپیمایی هایی گرامی داشته می شود و مطالبات کارگری در این روز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
اگر به دقت به لپ کلام اکثر کارگران دقت کنیم بزرگترین مطالبه قشر زحمتکش کارگر افزایش حقوق است. به ظاهر این خواسته، چیز خوبی است. اما در باطن ابدا نمی تواند مطالبه خوبی باشد! حقوق کارگران در هر کشور، رابطه مستقیمی با سطح قیمت های آن کشور دارد! شما نمی توانید حقوق کارگران را به یکباره افزایش دهید و از سوی دیگر سطح قیمت ها ثابت بماند.نمی توان هیچ محصولی را یافت که دو مولفه اصلی کارگر و هزینه حمل و نقل به طور مستقیم در آن تاثیر نگذارد. می بایست برای جلوگیری از پامال شدن حقوق این قشر موازنه ای منطقی بین دستمزد ها و سطح قیمت ها برقرار کرد که هنر و توجه خاصی می طلبد که معمولا نیست و این کارگران هستند که صدای شکستن استخوان هایشان را زیر هزینه های زندگی می شنوند.
به نظر نگارنده، می توان توجه قشر کارگر را به مطالبات بسیار با اهمیت دیگری نظیر امنیت شغلی، رضایت شغلی، عدم بهره کشی ، رفع تبعیض در انتصاب ها و استخدام ها، شایسته سالاری و ایمنی و سلامت محیط کار و ... جلب کرد.
یکی دیگر از نیاز های کارگران که در تبلیغات دولت روحانی گفته شد و دیگر خبری از آن نشد راه اندازی تشکل ها و سندیکا های کارگری است که می تواند به خوبی در تقویت جامعه کارگری کشور موثر باشد.
این روزها که دولت روحانی تاکید زیادی دارد که بر شعارهای انتخاباتی خود پایبند است، یادآوری این نکته خالی از لطف نیست.
لینک مطلب