دانشجویان مهندسی صنایع

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students
دانشجویان مهندسی صنایع

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

حس من در زمان دیدن مراقبین

دوستان با دیدن مراقبین چه حسی پیدا کردین؟

من که به سختی جلوی خندمو گرفتم تازه توی کلاس 12 متری که ما بودیم 3  تا مراقب گذاشته بودن غیر از خود دکتر تیموری و مهندس بابایی که می یومدن و می رفتن. یکیشون که نشسته بود از اون بالا مارو رصد می کرد اون دوتای دیگه هم بیچاره ها جا برای چرخیدن  نداشتن همش با همدیگه تصادف می کردن... اگر بدونین چقدر سخت بود جلوی خندمو بگیرمو روی برگم تمرکز کنم؟!! اگر امتحانمو خراب کنم تقصیر اوناستا...

نظرات 11 + ارسال نظر
قاسم وفایی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 10:31 http://panjereno.ir

آی خندیدیم ! ما هم مراقبا که اومدن می خندیدیم!÷

علیرضا جلالی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 10:38

دقیقا من هم تو اون لحظه به همین فکر می کردم!

راستی برگه اضافه که نخواستین؟

هما پوراسفندیانی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 10:45

علیرضا؛ خدارو شکر توی کلاس ما کسی برگه اضافه نخواست ولی توی اون یکی کلاس یکی که هممون می شناسیم ولی من نمی خوام اسمشو بیارم مثل اینکه برگه اضافه گرفته! خوبه من نبودم و الا نمی تونستم جلوی خندمو بگیرم...

میعاد دادبین دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 10:47

تازه شما ندید یک نفر هم از بیرون کلاس از شیشه کوچک روی درب کلاس را کنترل می کرد.( اینو شوخی کردم).
خوب معلومه دیگه این همه آدم بیکار حتما موضوع پروژه مذل سازی ما باید مشکل مالی دانشگاه باشه.

میعاد خوب گفتی
هما

ازاده سهرابی نژاد دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 10:58

نههههههههههه !!!!! کی برگه اضافی گرفت؟!!!!
چی نوشته!!!

من برگه اضافی گرفتم
هرچی از فصل های اس اس ام و سودا و اس دی و مدلسازی ریاضی بلد بودم رو در جواب سوال ده نوشتم در چیزی حدود هفت صفحه!
چطور مگه؟
وفایی

هما پوراسفندیانی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 11:10

دیگه دیگه.. نمیتونم بگم اگر دوست داشته باشه خودش در این پست اقرار می کنه

ازاده سهرابی نژاد دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 11:13

نکنیر این کارارو!!!
روحیه ام و از دست دادم

محمد امین خالقی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 12:08

مراقب اتاق ما که دمش گرم،گیر نمیداد

معصومه اکبری دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 12:21

مراقب های کلاس ما مهربون بودن اصلا کاری نداشتن ما براحتی همفکری کردیم

مهدی بالائی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 15:01

خانم پور اسفندیاری، ولی یک نفر تو کلاس ما آخرهای جلسه برگه اضافه گرفت. فکر کنم شما رفته بودید.حیف باشه نمیدونم کی بود!!

هماپوراسفندیانی دوشنبه 25 دی 1391 ساعت 22:55

خوش به حالتون مال ما که چی بگم. اون خانومی که بالا نشسته بود زوم کرده بود رو من خفن. اخه همون اول کلاس سوال 2 رو به کنار دستیم رسونم اون بنده خدا هم فکر کرد به گنجینه جوابها دست پیدا کرده خلاصه کلی تابلو شدیم .... دیگه نمی تونستم جم بخورم...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد