دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

کشتی ما به گل نشست



بی همگان بسر شود ، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟!

استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان ، درس ثمر نمیشود !

مثل زمان مدرسه ، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه ، ... بشر نمیشود !

مهلت ترمیم گذشت ، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم ، وای دگر نمیشود !

رفته ز بنده آبرو ، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود


توپ شدم شوت شدم ، شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی ، باز سحر نمیشود...!

--------------------

ویرایش : وفایی

نظرات 11 + ارسال نظر
معصومه اکبری دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 23:22

اندکی صبر سحر نزدیک است!!!!

هماپوراسفندیانی دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 23:29

وای فاطمه چفدر نازه.. مرسی دقیقا من الان همین طوریم نصف مغزم الان فعاله و نصف دیگش یک ساعتی هست که خوابیده...

قاسم وفایی دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 23:34 http://panjereno.ir

یه آدم بی سواد یه کتاب می نویسه صد نفر عاقل (مثل ما ) هم نمی تونه پاسش کنه!!!

فاطمه امینی دوشنبه 18 دی 1391 ساعت 23:48

همااااااااااا
مغز من الان کلا تعطیله ..... خدایی مغزت خوب باهات راه اومده تا حالا ..... هنوز نصفش فعاله دمش گرم

هما

آفاق شلالوند سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 07:47

سلام
فوق العاده بود سرحال شدم
فقط من موندم چرا بعد از این همه سال درس خوندن چرا این شب امتحان با ما کنار نمی آد
الیته که برای من زود سحر میشه چون من شب امتحان خواب آلو ترین ادم دنیا می شوم

خالقی سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 08:00

حمیدرضا رادمان نژاد سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 09:17


خیلی زیبا بود...اجازه می خواهم من هم این شعر زیبا را ادامه بدهم

فازی و اقتصا د ِمن!برده ( تو) را زیاد ،من!!!

با ( الگوریتم دایکسترا) عمر هدر نمی شود


محو شبیه سازیم !!! به ( اوسیم) راضیم

فکر نکن که فازیم !!اکه این دگر نمی شود !

آقای رادمان نژاد عاااااااااالی بود کلی خندیدم
امینی
------------------------------------------------------------------------------
آقای رادمان نژاد واقعاً طبع شعر خیلی خوبی دارین . من به داشتن همچین همکار و همکلاسی افتخار می کنم
شاکری

علیرضا جلالی سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 09:26

بچه ها اینقدر درس نخونین ! فکر سلامتیتون هم باشین !

البته مزاح کردم . شعرتون خیلی باحال بود .
جلالی

من که واقعا سلامت روح و روانم در خطر افتاده
امینی

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 10:11

ممنون از شعر.خیلی خوب بود.تو این اوضاع که مغز همه بچه ها تعطیل شده کلی باعث انبساط خاطر شد.(بیزوالی)

نغمه مسندی سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 13:30

آقای رادمان نژاد خیلی قشنگ گفتین به اوسیم راضیم

شقایق عباس زاده سه‌شنبه 19 دی 1391 ساعت 20:26 http://iust-sanaye91.blogsky.com

خیلی جالب بودجناب رادمان نژاد ازحال من هم که فقط خدا خبردارد وبس!!!!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد