دانشجویان مهندسی صنایع

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students
دانشجویان مهندسی صنایع

دانشجویان مهندسی صنایع

Industrial Engineering Students

یک کلام خودمانی

گرچه میدانم خیلی از شما عزیزان همچنان درگیر امتحانات هستید ولی به هر حال من که امتحانام تموم شد!

سه ترم را در کنار شما دوستان گذراندم.

خوب گرچه سخت بود ولی شیرین بود.این دوره پر بود از خاطرات زیبا،عجیب و به خاطر ماندنی.

خاطره دوستی های جدید و روزهای پر استرس ترم نخست .چقدر خوب و همدل بودیم و چه زیبا این راه را پیمودیم.گرچه احساس می کنم لازم است تا لختی برگردم و خانواده ام را ببینم.غزلم را که چقدر بزرگ شده و همسر بزرگوارم را که چه استوار و همدلانه صبوری اش،پشت گرمی و دلگرمی ام بود.

به هرحال و ان شا الله در همین ترم از این اتوبوس شب پیاده میشم و برمیگردم به همان زندگی و همان آدم های قدیم.

چقدر تلخ است لحظه خدا حافظی از عزیزانی که در یک سال و نیم ،جزیی از خانواده ام بوده اند.

دوستان عزیز

از صمیم قلبم برای تک تکتان بهترین ها را آرزو می کنم.بزرگترین دستاورد این دوره برای من یافتن دوستان ارجمند و بزرگواری چون شمایان بوده است.

اگر به هر صورت قصوری و بی ادبی یا هر موضوعی هست که ممکن باشد از من رنجیده باشید به بزرگواری خودتان ببخشید.

من در این وبلاگ به حیات وبلاگ نویسی ام ادامه خواهم داد (ان شالله).خوشحال میشوم و افتخار خواهم کرد بازدید کنندگانی چون شما عزیزان را در کلبه حقیرانه وبلاگم پذیرا باشم.

نظرات 12 + ارسال نظر
میعاد دادبین چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 17:27

قاسم وفایی نوقایی عزیز
واقعاً خوشحال هستم که دوستی گرامی و همراه مثل شما و سایر همراهان در این روه کوتاه ولی شیرین را پبدا کردم وبه امید دیدار شما در زمان امتحانات این روزها را پشت سر می گذاشتم.
به هر حال زمان خداحافظی زمان تلخی است ولی من به شیرینی پایدار ماندن دوستی هایمان باز هم خوشحال هستم.
غزل بابا و همسر محترم را سلام مخصوص برسان.
یا حق

امین خالقی چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 17:48

قاسم عزیز امیدوارم موفق باشی در تمام مراحل زندگی
گرچه نزدیک هم هستیم و احتمال دیدن حضوریمان بسیار زیاد است(حدود 99.9%) ولی این وبلاگ همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد با کمک دوستان
سایر دوستانی که این ترم فارغ التحصیل می شوند هم امیدوارم موفق باشند در سایر کارهاشون و وبلاگ رو فراموش نکنند

علیرضا جلالی چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 22:09

قاسم جان
اینو یادت میاد:

دوشنبه 17 مهر 1391 @ 19:20
شروع کار
با سلام خدمت دوستان
دوستان فقط ادرس ایمیل بدید

این پست اول این وبلاگه که خودت گذاشتی.
یادمون نمیره که چطور این وبلاگ رو راه انداختی.
به نوعی، تمام این تبادلات زیبای انجام گرفته در این وبلاگ و تمام اطلاع رسانی های صورت گرفته به همه همکلاسی ها مرهون تلاش توست.

از تو خداحافظی نمی کنم چون این قصه ادامه داره.
ازت می خوام که تو هم کماکان علاوه بر وبلاگ خودت، به این وبلاگ (وبلاگ خودت) هم سر بزنی و توی این وبلاگ هم پست بزاری.

یه چک کردن این وبلاگ خیلی عادت کردم. همیشه اولین جاییکه چک می کنم اینجاست.
یه روز میرسه که میایم explorer رو باز می کنیم و اول همه میایم بزنیم iust-sanaye91... بعد مکث می کنیم، به خودمون میگیم دیگه تموم شده... ولی نه برم یه نگاهی به خاطرات گذشته بندازم!

امیدوارم همیشه با دوستان باشی، همیشه موفق و سلامت باشی، هم تو و هم خانواده گرامی.

چه جواب مبسوطی دادین اقای جلالی من که بغضم گرفته...
یادش بخیر چقدر اقای وفایی توی کلاسها هی تو چت مینوشتن دوستان ادرس ایمیل بدین دعوت نامه بفرستم هی مشاوره می دادنکه من دعوتنامه فرستادم شایدرفته توی اسپم ایمیلتون و این حرفا... بعد تصمیم گرفتیم اسمشو توی کلاس ها بذاریم اسمشو نبر!!! "بچه ها فایلارو براتون گذاشتم توی اسمشو نبر برین بردارین" یادش بخیر عین فیلم سینمایی از جلوی چشمم می گذره...
کلی ادمایی که ندیده بودیمو نمی شناختیم اما چی شد که اینجور شد دوستان؟! اون همبستگی و یکپارچگیو ... راستش همیشه شنیده بودم دوران جنگ همه برای هم فداکاری می کردن و همیشه دلم می خواست اون دوران زندگی کرده بودم نه الان زمانی که همه باهم متحدو به فکر هم بودن ولی با شروع ترم اول دیدم هنوزم هست اون همدلی ها اماخب با اتمام امتحانات ترم اولو اون مسائل بوجود اومده ناخواسته برخی دوستان، واقعیت گذشتن دوران جنگ، مثل یه سیلی محکم کوبیده شد توی صورتم که انگار خواست منو از خواب بیدار کنه...
بگذریم از همه خاطرات تلخ چون فقط این خاطرات شیرینه که ارزش ماندگاری و به یاد اوردن داره..
منم جا داره از تمام شما بخاطر همدلی ها و سادگیها و همراهیها و لطفی که همیشه به من داشتین و دارین تشکر کنم
اره دوستان یادتون باشه هر چند وقت یکبار به این وبلاگ سر بزنین و یه پست یا یه نظر کوچک بدین که بدونیم همیشه هستیم. منم قول می دم که زود به زود سر بزنم جوری که اگر یه زمانی نباشم شما خیلی زود متوجه نبودنم بشید!!! خدارو چه دیدین شاید...
ولی هر جا باشم یادتون باشه من هنوز همای مجازی، همای شبکه و همای همه شما دوستان هستم و خواهم بود
می تونین روی پست های نمکین من (البته به قول خانم شکوهی که لطف دارن به بنده) حساب کنین
یاد بادان روزگاران یاد باد

شکوهی چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 23:46

سلام
فقط می توانم بگویم
انقدر بغض گلویم را گرفته
که نمی توانم چیزی بنویسم
............................

امین فغفوری پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 08:30

وفایی..................... بی وفایی؟؟
تو باید.....................بیایی!

سارا ناجی پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:44

آدما به امید زنده اند.ما هم به امید داشتن هم.من نمی تونم به این فکر کنم که تموم شد.دوستای جدیدی پیدا کردم که هنوز هرجا مشکلی برام پیدا شه یا هر جا حس دلتنگی دوستامو داشته باشم میام سراغتون.
خداحافظی برام معنی نداره.
به یاد اون اولا و پایدار بودنش:
سلامممممممممممممممممممممممم همکلاسی.
موفقیت و پیروزی لحظه لحظه زندگی همتون.

علی اسماعیلی پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 10:55

چقدر دیر می فهمیم که زندگی همین روزهایی است که منتظر گذشتنشان هستیم

دوران عزت پایدار
به امید دیدار

حمید رضا رادمان نژاد پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 13:07

همیشه از خدا حافظی کردن بیزار بودم....مخصوص خداحافظی از کسانی که ازته دل دوستشان دارم...درست مثل قاسم وفایی و همینطور بقیه همدوره ای های این دوره...شاید برای همین است که علی رغم اینکه کاملا می شد این ترم درسم را تمام نکردم

قاسم عزیز تو و مهربانی های بی دریغ و بی انتظارت هرگز فراموش نخواهی ؛ تو را به خاطره ها نخواهیم سپرد ، تو هم ما را به سرزمین خاطراتت تبعید نکن و حتما همیشه به ما سر بزن

من پیشنهاد می کنم این وبلاگ که بخشی از خاطرات خوب و بد همه ماست را به عنوان یادگاری و یک نقطه برای حفظ دوستی های گرانقیمتمان سال ها حفظ کنیم.

منیره خیاط پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 19:12

خدمت بی​دوستی را قدر و قیمت هست نیست خدمت اندر دست هست و دوستی در دست نیست
دوستی در اندرون خود خدمتی پیوسته است هیچ خدمت جز محبت در جهان پیوست نیست
سلام به همه دوستان اینهم فرموده جناب مولانا
من که واقعا از داشتن دوستان خوب و ناب مثل شما خوشحالم
دوستیهایمان استوار .....

شقایق عباس زاده پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 20:35

من هم ازصمیم قلب برایتان آرزوی موفقیت دارم و........................................................................................................................................................................................................

مسعود شیرازی شنبه 21 دی 1392 ساعت 08:52

وفای عزیز
یا همون آقا قاسم
منم برات بهترین آرزوها رو دارم و امیدوارم هرکجا که هستی در کنار خانوادت شاد و پیروز باشی
خاطرات نصفه نیمه ای باهم داشتیم ولی همش قشنگ و بیادموندی خواهد بود

خاطره نصفه نیمه دیگه چه جور خاطره ایه؟!! بالاخره یا خاطره دارین یا ندارین دیگه!

سوگند شمس دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 11:27

ممنون از شما برای بنیان گذاری این وبلاگ و ممنون از این انرژی همیشگی شما طی این دوره. من امیدوارم به اینکه با تک تک دوستانی که آشنا شدم بتونم در تماس بمونم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد